گذشت زمان

گذشته حال اینده

گذشت زمان

گذشته حال اینده

دلم گرفته

الان که می نویسم خیلی دلم گرفته  

امروز رفته بودم یه فروشگاه که توش از این ماشین حساب بزرگا که عددا رو پرینت می کنن داشت خیلی دستم لرزید که بهشون دست بزنم آخه یه زمانی من رییس حسابداری یه شرکت خوب تو تهران بودم و از کارم لذت می بردم یه وقتایی عرصه بهم تنگ می شد اما خوب بود دوست داشتم کار کنم تا وقتی که حدودا یک سال پیش ازدواج کردمو مجبور شدم برای زندگی به شهر دیگه ای برم و به ناچار ترک کار کنم از این ناراحت نیستم که کارمو ترک کردم  

الان که خیلی شبه داشتم به این فکر می کردم که اینجا که من به عنوان dependent هستم عملا هیچ امکاناته خاصی ندارم فقط خیلی زحمت کشیدن اجازه می دن گواهینامه بگیریم اونم خودشونو کشتن  

خیلی احساس بیخودی بودن بهم دست داد  

امیدوارم خدا کمک کنه من هم بتونم درسمو ادامه بدم

کلاس زبان

مدتها بود که دنبال کلاس زبان میگشتم که بتونم زبانمو تقویت کنم که تو یه کتابخانه پیدا کردم روزی که قرار بود برم فرم ها رو پر کنم دوستم به خاطر اینکه کار داشت منو تنها گذاشت و رفت من هم تصمیم گرفتم این یه کارو تنهایی انجام بدم نمی دونم یه جوری می خواستم به خودم بگم که تنهایی هم می تونی این کارو بکنی باید سوار مترو میشدم خدا رو شکر یکی از بچه های کلاس که تایلندی هست منو خیلی راهنمایی کرد و تا ایستگاه مورد نظر با من امد رفتم قسمت مربوطه داشتن نهار می خوردن کارمو گفتمو خانمه یه عالمه فرم بهم داد که پر کنم راستش بعضیاشو میفهمیدم بعضی یاشو نه به شوهر جان زنگ زدم که چند تاشو ازش بپرسم چی میگه که آخرش بهم گفت همینجوری فرم و پر نکن بیار خانه با هم پر کنیم یه روز دیگه ببر منم که حساب پول مترو و اتوبوس و می کردم میخواستم همون روز کارمو انجام بدم ولی بالاخره راضی شدم یه وقت دیگه بگیرم وقتی به خانم مسول گفتم گفت من خودم نیستم ولی یکی دیگه از دوستام میتونه این کارو انجام بده و در اخر از مانتو و کیف من کلی خوشش آمد و تعریف کردو گفت از کجا امدی گفتم از آمدی گفتم از ایران بعد گفت اتفاقا ما یه همکار ایرانی اینجا داریم منو میگی کلی خوشحال وقتی دیدمش شروع کردم به فارسی حرف زدن و ازش خواستم کمکم کنه فرم رو پر کنم و قبول کرد بالاخره با کمک همون خانم فرم رو پر کردم باید یه تست میدادم که سطحم معلوم شه که به خوبی انجام شد و شاد و خندان برگشتم خانه که کارمو انجام دادم  

از کلاس ها خوشم میاد چون آدم های مختلف از کشور ای مختلف با شکلها و زبان هایی مختلف میبینم همهمون سعی میکنیم منظورمونو برسونیم به نظر جالب میاد