دیروز سوار بر اتوبوس داشتیم از خرید برمی گشتیم و با دوستم مشغول حرف زدن بودیم که یک دفعه آقای که ردیف بغلی و صندلی جلوتر از ما نشسته بود برگشت و ما رو نگاه کرد چون ما اینجا با حجاب هستیم خیلی برامون عجیب نیست که برگردن و نگاهمون کنن ولی به اون طرز خاص عجیب بود وقتی که برای بار دوم برگشت به دوستم گفتم فکر کنم آدم ندیده و بعد فکر کردیم چون داشتیم حرف میزدیم آقاه نمی تونست کتابشو بخونه بعد دوستم گفت خیلی دلم میخواد بدونم چه کتابی داره میخوانه که انقدر با کله داره میره توش و کلی حرفای دیگه
خلاصه به ایستگاه مورد نظر برای پیاده شدن رسیدیم وقتی از کنار اقاه رد شدم با لهجه شیرین فارسی گفت خداحافظ منو میگی
اینکه قیافش اصلا نمی خورد ایرانی نه اصلا
خلاصه بعد که پیاده شدم برای دوستم تعریف کردم و کلی فکر کردیم که ما دو تا با هم چه چیزایی گفتیم
کلی هم خندیدیمو رفتیم خانمون
سلام عزیزم
آره حتما باید مواظب حرف زدنمون باشیم
مخصوصا حتما مطمئن از قطع تلفن شویم و صحبت کنیم
یکی از دوستهایم زنگ زده به مادرشوهرش و مادرشوهره هم کلی قربون صدقه اش رفته و صحبتشون را کردند و آخر سرش هم خداحافظی می کنند و مادرشوهرش هم هنوز تلفن را قطع نکرده شروع می کنه رو به پدر شوهر این دوست من تا می تونسته بد عروس و خانواده بینوایش را می گوید و عروس خانوم هم از اینور همه چیز را می شنود!!!!!!!! فکرش را بکن؟؟؟؟؟
خیلی مراقب صحبت کردن و شنود دیگران باشیم
بوس بوس
سلام عزیزم
شاد باشی و شادی آفرین
آخر هفته خوشی داشته باشی
بوس بوس