گذشت زمان

گذشته حال اینده

گذشت زمان

گذشته حال اینده

ادم یه وقتایی دلش برای خودش میسوزه

چند روز مریض شدم سرما خوردم اگه مهمونی نمی رفتم خیلی بهتر بود ولی اصرار زیاد علیرغم میل باطنی باعث شد که برم 

ادم دلش برای خودش یه وقتایی می سوزه نه مادری  هست نه پدری نه مادرشوهر و پدر شوهری که بهت برسن برات سوپ درست کنن همسرجان هم که انقدر کار ریخته رو سرش که هیچ انتظاری ازش نیست فقط خودتی و خودت 

وقتی هم که تلفن میزنن باید بگی که خوبی و همه چی خوبه خدا رو خوش نمی یاد از کیلومتر ها اونطرف تر نگران تو باشن 

انشاالله خدا خودش حواسش بهمون باشه و هوامونو داشته باشه 

همهتون قدر اینو  که به پدر و مادرتون نزدیکین رو  بدونین امیدوارم که همه پدر و مادر ها همیشه سالم و سلامت باشن 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد